English    Türkçe    فارسی   

1
1154-1163

  • من که گاوان را ز هم بدریده‌‌ام ** من که گوش پیل نر مالیده‌‌ام‌‌
  • نیم خرگوشی که باشد که چنین ** امر ما را افکند او بر زمین‌‌ 1155
  • ترک خواب غفلت خرگوش کن ** غره‌‌ی این شیر ای خر گوش کن‌‌
  • عذر گفتن خرگوش‌‌
  • گفت خرگوش الامان عذریم هست ** گر دهد عفو خداوندیت دست‌‌
  • گفت چه عذر ای قصور ابلهان ** این زمان آیند در پیش شهان‌‌
  • مرغ بی‌‌وقتی سرت باید برید ** عذر احمق را نمی شاید شنید
  • عذر احمق بدتر از جرمش بود ** عذر نادان زهر هر دانش بود 1160
  • عذرت ای خرگوش از دانش تهی ** من چه خرگوشم که در گوشم نهی‌‌
  • گفت ای شه ناکسی را کس شمار ** عذر استم دیده‌‌ای را گوش دار
  • خاص از بهر زکات جاه خود ** گمرهی را تو مران از راه خود