English    Türkçe    فارسی   

1
1156-1165

  • ترک خواب غفلت خرگوش کن ** غره‌‌ی این شیر ای خر گوش کن‌‌
  • عذر گفتن خرگوش‌‌
  • گفت خرگوش الامان عذریم هست ** گر دهد عفو خداوندیت دست‌‌
  • گفت چه عذر ای قصور ابلهان ** این زمان آیند در پیش شهان‌‌
  • مرغ بی‌‌وقتی سرت باید برید ** عذر احمق را نمی شاید شنید
  • عذر احمق بدتر از جرمش بود ** عذر نادان زهر هر دانش بود 1160
  • عذرت ای خرگوش از دانش تهی ** من چه خرگوشم که در گوشم نهی‌‌
  • گفت ای شه ناکسی را کس شمار ** عذر استم دیده‌‌ای را گوش دار
  • خاص از بهر زکات جاه خود ** گمرهی را تو مران از راه خود
  • بحر کاو آبی به هر جو می‌‌دهد ** هر خسی را بر سر و رو می‌‌نهد
  • کم نخواهد گشت دریا زین کرم ** از کرم دریا نگردد بیش و کم‌‌ 1165