English    Türkçe    فارسی   

1
1247-1256

  • چون ملک انوار حق در وی بیافت ** در سجود افتاد و در خدمت شتافت‌‌
  • مدح این آدم که نامش می‌‌برم ** قاصرم گر تا قیامت بشمرم‌‌
  • این همه دانست و چون آمد قضا ** دانش یک نهی شد بر وی خطا
  • کای عجب نهی از پی تحریم بود ** یا به تاویلی بد و توهیم بود 1250
  • در دلش تاویل چون ترجیح یافت ** طبع در حیرت سوی گندم شتافت‌‌
  • باغبان را خار چون در پای رفت ** دزد فرصت یافت، کالا برد تفت‌‌
  • چون ز حیرت رست باز آمد به راه ** دید برده دزد رخت از کارگاه‌‌
  • ربنا إنا ظلمنا گفت و آه ** یعنی آمد ظلمت و گم گشت راه‌‌
  • پس قضا ابری بود خورشید پوش ** شیر و اژدرها شود زو همچو موش‌‌ 1255
  • من اگر دامی نبینم گاه حکم ** من نه تنها جاهلم در راه حکم‌‌