English    Türkçe    فارسی   

1
1254-1263

  • ربنا إنا ظلمنا گفت و آه ** یعنی آمد ظلمت و گم گشت راه‌‌
  • پس قضا ابری بود خورشید پوش ** شیر و اژدرها شود زو همچو موش‌‌ 1255
  • من اگر دامی نبینم گاه حکم ** من نه تنها جاهلم در راه حکم‌‌
  • ای خنک آن کاو نکو کاری گرفت ** زور را بگذاشت او زاری گرفت‌‌
  • گر قضا پوشد سیه همچون شبت ** هم قضا دستت بگیرد عاقبت‌‌
  • گر قضا صد بار قصد جان کند ** هم قضا جانت دهد درمان کند
  • این قضا صد بار اگر راهت زند ** بر فراز چرخ خرگاهت زند 1260
  • از کرم دان این که می‌‌ترساندت ** تا به ملک ایمنی بنشاندت‌‌
  • این سخن پایان ندارد گشت دیر ** گوش کن تو قصه‌‌ی خرگوش و شیر
  • پای واپس کشیدن خرگوش از شیر چون نزدیک چاه رسید
  • چون که نزد چاه آمد شیر دید ** کز ره آن خرگوش ماند و پا کشید