English    Türkçe    فارسی   

1
1260-1269

  • این قضا صد بار اگر راهت زند ** بر فراز چرخ خرگاهت زند 1260
  • از کرم دان این که می‌‌ترساندت ** تا به ملک ایمنی بنشاندت‌‌
  • این سخن پایان ندارد گشت دیر ** گوش کن تو قصه‌‌ی خرگوش و شیر
  • پای واپس کشیدن خرگوش از شیر چون نزدیک چاه رسید
  • چون که نزد چاه آمد شیر دید ** کز ره آن خرگوش ماند و پا کشید
  • گفت پا واپس کشیدی تو چرا ** پای را واپس مکش پیش اندر آ
  • گفت کو پایم که دست و پای رفت ** جان من لرزید و دل از جای رفت‌‌ 1265
  • رنگ رویم را نمی‌‌بینی چو زر ** ز اندرون خود می‌‌دهد رنگم خبر
  • حق چو سیما را معرف خوانده است ** چشم عارف سوی سیما مانده است‌‌
  • رنگ و بو غماز آمد چون جرس ** از فرس آگه کند بانگ فرس‌‌
  • بانگ هر چیزی رساند زو خبر ** تا بدانی بانگ خر از بانگ در