English    Türkçe    فارسی   

1
1297-1306

  • شیر گفتش تو ز اسباب مرض ** این سبب گو خاص کاین استم غرض‌‌
  • گفت آن شیر اندر این چه ساکن است ** اندر این قلعه ز آفات ایمن است‌‌
  • قعر چه بگزید هر کی عاقل است ** ز آن که در خلوت صفاهای دل است‌‌
  • ظلمت چه به که ظلمتهای خلق ** سر نبرد آن کس که گیرد پای خلق‌‌ 1300
  • گفت پیش آ زخمم او را قاهر است ** تو ببین کان شیر در چه حاضر است‌‌
  • گفت من سوزیده‌‌ام ز آن آتشی ** تو مگر اندر بر خویشم کشی‌‌
  • تا بپشت تو من ای کان کرم ** چشم بگشایم به چه در بنگرم‌‌
  • نظر کردن شیر در چاه و دیدن عکس خود را و آن خرگوش را
  • چون که شیر اندر بر خویشش کشید ** در پناه شیر تا چه می‌‌دوید
  • چون که در چه بنگریدند اندر آب ** اندر آب از شیر و او در تافت تاب‌‌ 1305
  • شیر عکس خویش دید از آب تفت ** شکل شیری در برش خرگوش زفت‌‌