English    Türkçe    فارسی   

1
1354-1363

  • مژده مژده ای گروه عیش‌‌ساز ** کان سگ دوزخ به دوزخ رفت باز
  • مژده مژده کان عدوی جانها ** کند قهر خالقش دندانها 1355
  • آن که از پنجه بسی سرها بکوفت ** همچو خس جاروب مرگش هم بروفت‌‌
  • جمع شدن نخجیران گرد خرگوش و ثنا گفتن او را
  • جمع گشتند آن زمان جمله وحوش ** شاد و خندان از طرب در ذوق و جوش‌‌
  • حلقه کردند او چو شمعی در میان ** سجده آوردند و گفتندش که هان‌‌
  • تو فرشته‌‌ی آسمانی یا پری ** نی تو عزراییل شیران نری‌‌
  • هر چه هستی جان ما قربان تست ** دست بردی دست و بازویت درست‌‌ 1360
  • راند حق این آب را در جوی تو ** آفرین بر دست و بر بازوی تو
  • باز گو تا چون سگالیدی به مکر ** آن عوان را چون بمالیدی به مکر
  • باز گو تا قصه درمانها شود ** باز گو تا مرهم جانها شود