English    Türkçe    فارسی   

1
1363-1372

  • باز گو تا قصه درمانها شود ** باز گو تا مرهم جانها شود
  • باز گو کز ظلم آن استم نما ** صد هزاران زخم دارد جان ما
  • گفت تایید خدا بود ای مهان ** ور نه خرگوشی که باشد در جهان‌‌ 1365
  • قوتم بخشید و دل را نور داد ** نور دل مر دست و پا را زور داد
  • از بر حق می‌‌رسد تفضیلها ** باز هم از حق رسد تبدیلها
  • حق به دور و نوبت این تایید را ** می‌‌نماید اهل ظن و دید را
  • پند دادن خرگوش نخجیران را که بدین شاد مشوید
  • هین به ملک نوبتی شادی مکن ** ای تو بسته‌‌ی نوبت آزادی مکن‌‌
  • آن که ملکش برتر از نوبت تنند ** برتر از هفت انجمش نوبت زنند 1370
  • برتر از نوبت ملوک باقی‌‌اند ** دور دایم روحها با ساقی‌‌اند
  • ترک این شرب ار بگویی یک دو روز ** در کنی اندر شراب خلد پوز
  • تفسیر رجعنا من الجهاد الاصغر الی الجهاد الاکبر