English    Türkçe    فارسی   

1
1376-1385

  • هفت دریا را در آشامد هنوز ** کم نگردد سوزش آن خلق سوز
  • سنگها و کافران سنگ دل ** اندر آیند اندر او زار و خجل‌‌
  • هم نگردد ساکن از چندین غذا ** تا ز حق آید مر او را این ندا
  • سیر گشتی سیر گوید نی هنوز ** اینت آتش اینت تابش اینت سوز
  • عالمی را لقمه کرد و در کشید ** معده‌‌اش نعره زنان هل من مزید 1380
  • حق قدم بر وی نهد از لا مکان ** آن گه او ساکن شود از کن فکان‌‌
  • چون که جزو دوزخ است این نفس ما ** طبع کل دارد همیشه جزوها
  • این قدم حق را بود کاو را کشد ** غیر حق خود کی کمان او کشد
  • در کمان ننهند الا تیر راست ** این کمان را باژگون کژ تیرهاست‌‌
  • راست شو چون تیر و واره از کمان ** کز کمان هر راست بجهد بی‌‌گمان‌‌ 1385