English    Türkçe    فارسی   

1
1618-1627

  • گفت نی اول شما ای ساحران ** افکنید آن مکرها را در میان‌‌
  • این قدر تعظیم دینشان را خرید ** کز مری آن دست و پاهاشان برید
  • ساحران چون حق او بشناختند ** دست و پا در جرم آن درباختند 1620
  • لقمه و نکته ست کامل را حلال ** تو نه‌‌ای کامل مخور می‌‌باش لال‌‌
  • چون تو گوشی او زبان نی جنس تو ** گوشها را حق بفرمود أنصتوا
  • کودک اول چون بزاید شیر نوش ** مدتی خامش بود او جمله گوش‌‌
  • مدتی می‌‌بایدش لب دوختن ** از سخن تا او سخن آموختن‌‌
  • ور نباشد گوش و تی‌‌تی می‌‌کند ** خویشتن را گنگ گیتی می‌‌کند 1625
  • کر اصلی کش نبود آغاز گوش ** لال باشد کی کند در نطق جوش‌‌
  • ز آن که اول سمع باید نطق را ** سوی منطق از ره سمع اندر آ