English    Türkçe    فارسی   

1
1651-1660

  • گفت طوطی ارمغان بنده کو ** آن چه دیدی و آن چه گفتی باز گو
  • گفت نی من خود پشیمانم از آن ** دست خود خایان و انگشتان گزان‌‌
  • من چرا پیغام خامی از گزاف ** بردم از بی‌‌دانشی و از نشاف‌‌
  • گفت ای خواجه پشیمانی ز چیست ** چیست آن کاین خشم و غم را مقتضی است‌‌
  • گفت گفتم آن شکایتهای تو ** با گروهی طوطیان همتای تو 1655
  • آن یکی طوطی ز دردت بوی برد ** زهره‌‌اش بدرید و لرزید و بمرد
  • من پشیمان گشتم این گفتن چه بود ** لیک چون گفتم پشیمانی چه سود
  • نکته ای کان جست ناگه از زبان ** همچو تیری دان که جست آن از کمان‌‌
  • وانگردد از ره آن تیر ای پسر ** بند باید کرد سیلی را ز سر
  • چون گذشت از سر جهانی را گرفت ** گر جهان ویران کند نبود شگفت‌‌ 1660