English    Türkçe    فارسی   

1
1669-1678

  • اولیا را هست قدرت از اله ** تیر جسته باز آرندش ز راه‌‌
  • بسته درهای موالید از سبب ** چون پشیمان شد ولی ز آن دست رب‌‌ 1670
  • گفته ناگفته کند از فتح باب ** تا از آن نه سیخ سوزد نه کباب‌‌
  • از همه دلها که آن نکته شنید ** آن سخن را کرد محو و ناپدید
  • گرت برهان باید و حجت مها ** باز خوان من آية أو ننسها
  • آیت أنسوکم ذکری بخوان ** قدرت نسیان نهادنشان بدان‌‌
  • چون به تذکیر و به نسیان قادراند ** بر همه دلهای خلقان قاهراند 1675
  • چون به نسیان بست او راه نظر ** کار نتوان کرد ور باشد هنر
  • خلتم سخریه اهل السمو ** از نبی خوانید تا أنسوکم‌‌
  • صاحب ده پادشاه جسمهاست ** صاحب دل شاه دلهای شماست‌‌