English    Türkçe    فارسی   

1
1741-1750

  • تشنگان گر آب جویند از جهان ** آب جوید هم به عالم تشنگان‌‌
  • چون که عاشق اوست تو خاموش باش ** او چو گوشت می‌‌کشد تو گوش باش‌‌
  • بند کن چون سیل سیلانی کند ** ور نه رسوایی و ویرانی کند
  • من چه غم دارم که ویرانی بود ** زیر ویران گنج سلطانی بود
  • غرق حق خواهد که باشد غرق‌‌تر ** همچو موج بحر جان زیر و زبر 1745
  • زیر دریا خوشتر آید یا زبر ** تیر او دل کش تر آید یا سپر
  • پاره کرده‌‌ی وسوسه باشی دلا ** گر طرب را باز دانی از بلا
  • گر مرادت را مذاق شکر است ** بی‌‌مرادی نه مراد دل بر است‌‌
  • هر ستاره‌‌ش خونبهای صد هلال ** خون عالم ریختن او را حلال‌‌
  • ما بها و خونبها را یافتیم ** جانب جان باختن بشتافتیم‌‌ 1750