English    Türkçe    فارسی   

1
1748-1757

  • گر مرادت را مذاق شکر است ** بی‌‌مرادی نه مراد دل بر است‌‌
  • هر ستاره‌‌ش خونبهای صد هلال ** خون عالم ریختن او را حلال‌‌
  • ما بها و خونبها را یافتیم ** جانب جان باختن بشتافتیم‌‌ 1750
  • ای حیات عاشقان در مردگی ** دل نیابی جز که در دل بردگی‌‌
  • من دلش جسته به صد ناز و دلال ** او بهانه کرده با من از ملال‌‌
  • گفتم آخر غرق تست این عقل و جان ** گفت رو رو بر من این افسون مخوان‌‌
  • من ندانم آن چه اندیشیده‌‌ای ** ای دو دیده دوست را چون دیده‌‌ای‌‌
  • ای گران جان خوار دیده ستی و را ** ز آن که بس ارزان خریده ستی و را 1755
  • هر که او ارزان خرد ارزان دهد ** گوهری طفلی به قرصی نان دهد
  • غرق عشقی‌‌ام که غرق است اندر این ** عشقهای اولین و آخرین‌‌