English    Türkçe    فارسی   

1
1751-1760

  • ای حیات عاشقان در مردگی ** دل نیابی جز که در دل بردگی‌‌
  • من دلش جسته به صد ناز و دلال ** او بهانه کرده با من از ملال‌‌
  • گفتم آخر غرق تست این عقل و جان ** گفت رو رو بر من این افسون مخوان‌‌
  • من ندانم آن چه اندیشیده‌‌ای ** ای دو دیده دوست را چون دیده‌‌ای‌‌
  • ای گران جان خوار دیده ستی و را ** ز آن که بس ارزان خریده ستی و را 1755
  • هر که او ارزان خرد ارزان دهد ** گوهری طفلی به قرصی نان دهد
  • غرق عشقی‌‌ام که غرق است اندر این ** عشقهای اولین و آخرین‌‌
  • مجملش گفتم نکردم ز آن بیان ** ور نه هم افهام سوزد هم زبان‌‌
  • من چو لب گویم لب دریا بود ** من چو لا گویم مراد الا بود
  • من ز شیرینی نشستم رو ترش ** من ز بسیاری گفتارم خمش‌‌ 1760