English    Türkçe    فارسی   

1
195-204

  • چون رسید از راه آن مرد غریب ** اندر آوردش به پیش شه طبیب‌‌ 195
  • سوی شاهنشاه بردندش به ناز ** تا بسوزد بر سر شمع طراز
  • شاه دید او را بسی تعظیم کرد ** مخزن زر را بدو تسلیم کرد
  • پس حکیمش گفت کای سلطان مه ** آن کنیزک را بدین خواجه بده‌‌
  • تا کنیزک در وصالش خوش شود ** آب وصلش دفع آن آتش شود
  • شه بدو بخشید آن مه روی را ** جفت کرد آن هر دو صحبت جوی را 200
  • مدت شش ماه می‌‌راندند کام ** تا به صحت آمد آن دختر تمام‌‌
  • بعد از آن از بهر او شربت بساخت ** تا بخورد و پیش دختر می‌‌گداخت‌‌
  • چون ز رنجوری جمال او نماند ** جان دختر در وبال او نماند
  • چون که زشت و ناخوش و رخ زرد شد ** اندک اندک در دل او سرد شد