English    Türkçe    فارسی   

1
2087-2096

  • گفت خواهم از حق ابریشم بها ** کاو به نیکویی پذیرد قلبها
  • چون که زد بسیار و گریان سر نهاد ** چنگ بالین کرد و بر گوری فتاد
  • خواب بردش مرغ جانش از حبس رست ** چنگ و چنگی را رها کرد و بجست‌‌
  • گشت آزاد از تن و رنج جهان ** در جهان ساده و صحرای جان‌‌ 2090
  • جان او آن جا سرایان ماجرا ** کاندر اینجا گر بماندندی مرا
  • خوش بدی جانم در این باغ و بهار ** مست این صحرا و غیبی لاله‌‌زار
  • بی‌‌پر و بی‌‌پا سفر می‌‌کردمی ** بی‌‌لب و دندان شکر می‌‌خوردمی‌‌
  • ذکر و فکری فارغ از رنج دماغ ** کردمی با ساکنان چرخ لاغ‌‌
  • چشم بسته عالمی می‌‌دیدمی ** ورد و ریحان بی‌‌کفی می‌‌چیدمی‌‌ 2095
  • مرغ آبی غرق دریای عسل ** عین ایوبی شراب و مغتسل‌‌