English    Türkçe    فارسی   

1
2097-2106

  • که بدو ایوب از پا تا به فرق ** پاک شد از رنجها چون نور شرق‌‌
  • مثنوی در حجم گر بودی چو چرخ ** درنگنجیدی در او زین نیم برخ‌‌
  • کان زمین و آسمان بس فراخ ** کرد از تنگی دلم را شاخ شاخ‌‌
  • وین جهانی کاندر این خوابم نمود ** از گشایش پر و بالم را گشود 2100
  • این جهان و راهش ار پیدا بدی ** کم کسی یک لحظه‌‌ای آن جا بدی‌‌
  • امر می‌‌آمد که نی طامع مشو ** چون ز پایت خار بیرون شد برو
  • مول مولی می‌‌زد آن جا جان او ** در فضای رحمت و احسان او
  • در خواب گفتن هاتف مر عمر را رضی الله عنه که چندین زر از بیت المال به آن مرد ده که در گورستان خفته است
  • آن زمان حق بر عمر خوابی گماشت ** تا که خویش از خواب نتوانست داشت‌‌
  • در عجب افتاد کاین معهود نیست ** این ز غیب افتاد بی‌‌مقصود نیست‌‌ 2105
  • سر نهاد و خواب بردش خواب دید ** کامدش از حق ندا جانش شنید