English    Türkçe    فارسی   

1
2308-2317

  • جفت مایی جفت باید هم صفت ** تا بر آید کارها با مصلحت‌‌
  • جفت باید بر مثال همدگر ** در دو جفت کفش و موزه در نگر
  • گر یکی کفش از دو تنگ آید بپا ** هر دو جفتش کار ناید مر ترا 2310
  • جفت در یک خرد و آن دیگر بزرگ ** جفت شیر بیشه دیدی هیچ گرگ‌‌
  • راست ناید بر شتر جفت جوال ** آن یکی خالی و این پر مال مال‌‌
  • من روم سوی قناعت دل قوی ** تو چرا سوی شناعت می‌‌روی‌‌
  • مرد قانع از سر اخلاص و سوز ** زین نسق می‌‌گفت با زن تا به روز
  • نصیحت کردن زن مر شوی را که سخن افزون از قدم و از مقام خود مگو لم تقولون ما لا تفعلونکه این سخنها اگر چه راست است این مقام توکل ترا نیست و این سخن گفتن فوق مقام و معامله‌‌ی خود زیان دارد و کبر مقتا عند الله باشد
  • زن بر او زد بانگ کای ناموس کیش ** من فسون تو نخواهم خورد بیش‌‌ 2315
  • ترهات از دعوی و دعوت مگو ** رو سخن از کبر وز نخوت مگو
  • چند حرف طمطراق و کار و بار ** کار و حال خود ببین و شرم دار