English    Türkçe    فارسی   

1
232-241

  • بهر آن است این ریاضت وین جفا ** تا بر آرد کوره از نقره جفا
  • بهر آن است امتحان نیک و بد ** تا بجوشد بر سر آرد زر زبد
  • گر نبودی کارش الهام اله ** او سگی بودی دراننده نه شاه‌‌
  • پاک بود از شهوت و حرص و هوا ** نیک کرد او لیک نیک بد نما 235
  • گر خضر در بحر کشتی را شکست ** صد درستی در شکست خضر هست‌‌
  • وهم موسی با همه نور و هنر ** شد از آن محجوب، تو بی‌‌پر مپر
  • آن گل سرخ است تو خونش مخوان ** مست عقل است او تو مجنونش مخوان‌‌
  • گر بدی خون مسلمان کام او ** کافرم گر بردمی من نام او
  • می‌‌بلرزد عرش از مدح شقی ** بد گمان گردد ز مدحش متقی‌‌ 240
  • شاه بود و شاه بس آگاه بود ** خاص بود و خاصه‌‌ی الله بود