English    Türkçe    فارسی   

1
2395-2404

  • گفت از تو کی چنین پنداشتم ** از تو من اومید دیگر داشتم‌‌ 2395
  • زن در آمد از طریق نیستی ** گفت من خاک شمایم نه ستی‌‌
  • جسم و جان و هر چه هستم آن تست ** حکم و فرمان جملگی فرمان تست‌‌
  • گر ز درویشی دلم از صبر جست ** بهر خویشم نیست آن بهر تو است‌‌
  • تو مرا در دردها بودی دوا ** من نمی‌‌خواهم که باشی بی‌‌نوا
  • جان تو کز بهر خویشم نیست این ** از برای تستم این ناله و حنین‌‌ 2400
  • خویش من و الله که بهر خویش تو ** هر نفس خواهد که میرد پیش تو
  • کاش جانت کش روان من فدی ** از ضمیر جان من واقف بدی‌‌
  • چون تو با من این چنین بودی به ظن ** هم ز جان بیزار گشتم هم ز تن‌‌
  • خاک را بر سیم و زر کردیم چون ** تو چنینی با من ای جان را سکون‌‌