English    Türkçe    فارسی   

1
2406-2415

  • تو تبرا کن که هستت دستگاه ** ای تبرای ترا جان عذر خواه‌‌
  • Be quit (then)! for thou hast the power, (but) oh, my soul pleads against thy making this declaration.
  • یاد می‌‌کن آن زمانی را که من ** چون صنم بودم تو بودی چون شمن‌‌
  • Remember the time when I was (beautiful) as the idol, and thou (adoring) as the idolater.
  • بنده بر وفق تو دل افروخته ست ** هر چه گویی پخت گوید سوخته ست‌‌
  • Thy slave has kindled her heart (in eagerness) to comply with thee: whatever thou callest ‘cooked,’ she says it is ‘burnt.’
  • من سپاناخ تو با هر چم پزی ** یا ترش با یا که شیرین می‌‌سزی‌‌
  • Whatever thou mayst cook me with, I am thy spinach: whether (thou art) sour broth (to me) or sweet, thou art worthy (of my affection).
  • کفر گفتم نک به ایمان آمدم ** پیش حکمت از سر جان آمدم‌‌ 2410
  • I uttered infidelity (blasphemy): lo, I have returned to the true faith, I am come (to submit) with all my soul to thy command.
  • خوی شاهانه‌‌ی ترا نشناختم ** پیش تو گستاخ خر در تاختم‌‌
  • I did not know thy kingly nature, I rudely urged my ass (intruded) before thee.
  • چون ز عفو تو چراغی ساختم ** توبه کردم اعتراض انداختم‌‌
  • Since I have made (for myself) a lamp of thy forgiveness, I repent, I cast away (abandon) opposition.
  • می‌‌نهم پیش تو شمشیر و کفن ** می‌‌کشم پیش تو گردن را بزن‌‌
  • I am laying before thee sword and winding-sheet: I am bending my neck towards thee: smite!
  • از فراق تلخ می‌‌گویی سخن ** هر چه خواهی کن و لیکن این مکن‌‌
  • Thou art talking of bitter separation (from me): do whatever thou wilt, but do not this.
  • در تو از من عذر خواهی هست سر ** با تو بی‌‌من او شفیعی مستمر 2415
  • Thy conscience within thee is a pleader on my behalf, it is a perpetual intercessor with thee in my absence.