English    Türkçe    فارسی   

1
2411-2420

  • خوی شاهانه‌‌ی ترا نشناختم ** پیش تو گستاخ خر در تاختم‌‌
  • چون ز عفو تو چراغی ساختم ** توبه کردم اعتراض انداختم‌‌
  • می‌‌نهم پیش تو شمشیر و کفن ** می‌‌کشم پیش تو گردن را بزن‌‌
  • از فراق تلخ می‌‌گویی سخن ** هر چه خواهی کن و لیکن این مکن‌‌
  • در تو از من عذر خواهی هست سر ** با تو بی‌‌من او شفیعی مستمر 2415
  • عذر خواهم در درونت خلق تست ** ز اعتماد او دل من جرم جست‌‌
  • رحم کن پنهان ز خود ای خشمگین ** ای که خلقت به ز صد من انگبین‌‌
  • زین نسق می‌‌گفت با لطف و گشاد ** در میانه گریه‌‌ای بر وی فتاد
  • گریه چون از حد گذشت و های های ** زو که بی‌‌گریه بد او خود دل ربای‌‌
  • شد از آن باران یکی برقی پدید ** زد شراری در دل مرد وحید 2420