English    Türkçe    فارسی   

1
243-252

  • گر ندیدی سود او در قهر او ** کی شدی آن لطف مطلق قهر جو
  • بچه می‌‌لرزد از آن نیش حجام ** مادر مشفق در آن غم شاد کام‌‌
  • نیم جان بستاند و صد جان دهد ** آن چه در وهمت نیاید آن دهد 245
  • تو قیاس از خویش می‌‌گیری و لیک ** دور دور افتاده‌‌ای بنگر تو نیک‌‌
  • حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان‌‌
  • بود بقالی و وی را طوطیی ** خوش نوایی سبز و گویا طوطیی‌‌
  • بر دکان بودی نگهبان دکان ** نکته گفتی با همه سوداگران‌‌
  • در خطاب آدمی ناطق بدی ** در نوای طوطیان حاذق بدی‌‌
  • جست از سوی دکان سویی گریخت ** شیشه‌‌های روغن گل را بریخت‌‌ 250
  • از سوی خانه بیامد خواجه‌‌اش ** بر دکان بنشست فارغ خواجه‌‌وش‌‌
  • دید پر روغن دکان و جامه چرب ** بر سرش زد گشت طوطی کل ز ضرب‌‌