English    Türkçe    فارسی   

1
2533-2542

  • گر بجا آید دلش رستید از آن ** ور نه نومیدید و ساعد را گزان‌‌
  • چون شنیدند این وعید منکدر ** چشم بنهادند و آن را منتظر
  • روز اول روی خود دیدند زرد ** می‌‌زدند از ناامیدی آه سرد 2535
  • سرخ شد روی همه روز دوم ** نوبت اومید و توبه گشت گم‌‌
  • شد سیه روز سوم روی همه ** حکم صالح راست شد بی‌‌ملحمه‌‌
  • چون همه در ناامیدی سر زدند ** همچو مرغان در دو زانو آمدند
  • در نبی آورد جبریل امین ** شرح این زانو زدن را جاثمین‌‌
  • زانو آن دم زن که تعلیمت کنند ** وز چنین زانو زدن بیمت کنند 2540
  • منتظر گشتند زخم قهر را ** قهر آمد نیست کرد آن شهر را
  • صالح از خکوت بسوی شهر رفت ** شهر دید اندر میان دود و نفت