English    Türkçe    فارسی   

1
2608-2617

  • بیم سر با بیم سر با بیم دین ** امتحانی نیست ما را مثل این‌‌
  • پس سلیمان همتی باید که او ** بگذرد زین صد هزاران رنگ و بو
  • با چنان قوت که او را بود هم ** موج آن ملکش فرومی‌‌بست دم‌‌ 2610
  • چون بر او بنشست زین اندوه گرد ** بر همه شاهان عالم رحم کرد
  • شد شفیع و گفت این ملک و لوا ** با کمالی ده که دادی مر مرا
  • هر که را بدهی و بکنی آن کرم ** او سلیمان است و آن کس هم منم‌‌
  • او نباشد بعدی او باشد معی ** خود معی چه بود منم بی‌‌مدعی‌‌
  • شرح این فرض است گفتن لیک من ** باز می‌‌گردم به قصه‌‌ی مرد و زن‌‌ 2615
  • مخلص ماجرای عرب و جفت او
  • ماجرای مرد و زن را مخلصی ** باز می‌‌جوید درون مخلصی‌‌
  • ماجرای مرد و زن افتاد نقل ** آن مثال نفس خود می‌‌دان و عقل‌‌