English    Türkçe    فارسی   

1
2713-2722

  • بی‌‌نهایت گردد آبش بعد از آن ** پر شود از کوزه‌‌ی من صد جهان‌‌
  • لوله‌‌ها بر بند و پر دارش ز خم ** گفت غضوا عن هوا ابصارکم‌‌
  • ریش او پر باد کاین هدیه کراست ** لایق چون او شهی این است راست‌‌ 2715
  • زن نمی‌‌دانست کانجا بر گذر ** هست جاری دجله‌‌ی همچون شکر
  • در میان شهر چون دریا روان ** پر ز کشتیها و شست ماهیان‌‌
  • رو بر سلطان و کار و بار بین ** حس تجری تحتها الأنهار بین‌‌
  • این چنین حسها و ادراکات ما ** قطره‌‌ای باشد در آن نهر صفا
  • در نمد دوختن زن عرب سبوی آب باران را و مهر نهادن بر وی از غایت اعتقاد عرب‌‌
  • مرد گفت آری سبو را سر ببند ** هین که این هدیه ست ما را سودمند 2720
  • در نمد در دوز تو این کوزه را ** تا گشاید شه به هدیه روزه را
  • کاین چنین اندر همه آفاق نیست ** جز رحیق و مایه‌‌ی اذواق نیست‌‌