English    Türkçe    فارسی   

1
29-38

  • چون که گل رفت و گلستان در گذشت ** نشنوی ز ان پس ز بلبل سر گذشت‌‌
  • When the rose is gone and the garden faded, thou wilt hear no more the nightingale's story.
  • جمله معشوق است و عاشق پرده‌‌ای ** زنده معشوق است و عاشق مرده‌‌ای‌‌ 30
  • The Beloved is all and the lover (but) a veil; the Beloved is living and the lover a dead thing.
  • چون نباشد عشق را پروای او ** او چو مرغی ماند بی‌‌پر، وای او
  • When Love hath no care for him, he is left as a bird without wings. Alas for him then!
  • من چگونه هوش دارم پیش و پس ** چون نباشد نور یارم پیش و پس‌‌
  • How should I have consciousness (of aught) before or behind when the light of my Beloved is not before me and behind?
  • عشق خواهد کاین سخن بیرون بود ** آینه غماز نبود چون بود
  • Love wills that this Word should be shown forth: if the mirror does not reflect, how is that?
  • آینه‌‌ت دانی چرا غماز نیست ** ز انکه زنگار از رخش ممتاز نیست‌‌
  • Dost thou know why the mirror (of thy soul) reflects nothing? Because the rust is not cleared from its face.
  • عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او
  • How the king fell in love with the sick handmaiden and made plans to restore her health.
  • بشنوید ای دوستان این داستان ** خود حقیقت نقد حال ماست آن‌‌ 35
  • O my friends, hearken to this tale: in truth it is the very marrow of our inward state.
  • بود شاهی در زمانی پیش از این ** ملک دنیا بودش و هم ملک دین‌‌
  • In olden time there was a king to whom belonged the power temporal and also the power spiritual.
  • اتفاقا شاه روزی شد سوار ** با خواص خویش از بهر شکار
  • It chanced that one day he rode with his courtiers to the chase.
  • یک کنیزک دید شه بر شاه راه ** شد غلام آن کنیزک جان شاه‌‌
  • On the king's highway the king espied a handmaiden: the king was enthralled by her.