English    Türkçe    فارسی   

1
3083-3092

  • آن یکی کرباس را در آب زد ** و آن دگر همباز خشکش می‌‌کند
  • باز او آن خشک را تر می‌‌کند ** گوییا ز استیزه ضد بر می‌‌تند
  • لیک این دو ضد استیزه نما ** یکدل و یک کار باشد در رضا 3085
  • هر نبی و هر ولی را مسلکی است ** لیک تا حق می‌‌برد جمله یکی است‌‌
  • چون که جمع مستمع را خواب برد ** سنگهای آسیا را آب برد
  • رفتن این آب فوق آسیاست ** رفتنش در آسیا بهر شماست‌‌
  • چون شما را حاجت طاحون نماند ** آب را در جوی اصلی باز راند
  • ناطقه سوی دهان تعلیم راست ** ور نه خود آن نطق را جویی جداست‌‌ 3090
  • می‌‌رود بی‌‌بانگ و بی‌‌تکرارها ** تحتها الأنهار تا گلزارها
  • ای خدا جان را تو بنما آن مقام ** کاندر او بی‌‌حرف می‌‌روید کلام‌‌