English    Türkçe    فارسی   

1
3107-3116

  • و آن دگر خرگوش بهر شام هم ** شب چره‌‌ی این شاه با لطف و کرم‌‌
  • گفت ای روبه تو عدل افروختی ** این چنین قسمت ز کی آموختی‌‌
  • از کجا آموختی این ای بزرگ ** گفت ای شاه جهان از حال گرگ‌‌
  • گفت چون در عشق ما گشتی گرو ** هر سه را برگیر و بستان و برو 3110
  • روبها چون جملگی ما را شدی ** چونت آزاریم چون تو ما شدی‌‌
  • ما ترا و جمله اشکاران ترا ** پای بر گردون هفتم نه بر آ
  • چون گرفتی عبرت از گرگ دنی ** پس تو روبه نیستی شیر منی‌‌
  • عاقل آن باشد که عبرت گیرد از ** مرگ یاران در بلای محترز
  • روبه آن دم بر زبان صد شکر راند ** که مرا شیر از پی آن گرگ خواند 3115
  • گر مرا اول بفرمودی که تو ** بخش کن این را که بردی جان از او