English    Türkçe    فارسی   

1
3153-3162

  • صوفیان را پیش رو موضع دهند ** کاینه‌‌ی جان‌‌اند و ز آیینه بهند
  • سینه صیقلها زده در ذکر و فکر ** تا پذیرد آینه‌‌ی دل نقش بکر
  • هر که او از صلب فطرت خوب زاد ** آینه در پیش او باید نهاد 3155
  • عاشق آیینه باشد روی خوب ** صیقل جان آمد و تقوی القلوب‌‌
  • آمدن مهمان پیش یوسف علیه السلام و تقاضا کردن یوسف از او تحفه و ارمغان‌‌
  • آمد از آفاق یار مهربان ** یوسف صدیق را شد میهمان‌‌
  • کآشنا بودند وقت کودکی ** بر وساده‌‌ی آشنایی متکی‌‌
  • یاد دادش جور اخوان و حسد ** گفت کان زنجیر بود و ما اسد
  • عار نبود شیر را از سلسله ** نیست ما را از قضای حق گله‌‌ 3160
  • شیر را بر گردن ار زنجیر بود ** بر همه زنجیر سازان میر بود
  • گفت چون بودی ز زندان و ز چاه ** گفت همچون در محاق و کاست ماه‌‌