English    Türkçe    فارسی   

1
3218-3227

  • چون بشوراند ترا در امتحان ** آب سرگین رنگ گردد در زمان‌‌
  • در تگ جو هست سرگین ای فتی ** گر چه جو صافی نماید مر ترا
  • هست پیر راه دان پر فطن ** باغهای نفس کل را جوی کن‌‌ 3220
  • جوی خود را کی تواند پاک کرد ** نافع از علم خدا شد علم مرد
  • کی تراشد تیغ دسته‌‌ی خویش را ** رو به جراحی سپار این ریش را
  • بر سر هر ریش جمع آمد مگس ** تا نبیند قبح ریش خویش کس‌‌
  • آن مگس اندیشه‌‌ها و آن مال تو ** ریش تو آن ظلمت احوال تو
  • ور نهد مرهم بر آن ریش تو پیر ** آن زمان ساکن شود درد و نفیر 3225
  • تا که پندارد که صحت یافته ست ** پرتو مرهم بر آن جا تافته ست‌‌
  • هین ز مرهم سر مکش ای پشت ریش ** و آن ز پرتو دان مدان از اصل خویش‌‌
  • مرتد شدن کاتب وحی به سبب آن که پرتو وحی بر او زد آن آیت را پیش از پیغامبر صلی الله علیه و اله بخواند گفت پس من هم محل وحیم‌‌