English    Türkçe    فارسی   

1
3222-3231

  • کی تراشد تیغ دسته‌‌ی خویش را ** رو به جراحی سپار این ریش را
  • بر سر هر ریش جمع آمد مگس ** تا نبیند قبح ریش خویش کس‌‌
  • آن مگس اندیشه‌‌ها و آن مال تو ** ریش تو آن ظلمت احوال تو
  • ور نهد مرهم بر آن ریش تو پیر ** آن زمان ساکن شود درد و نفیر 3225
  • تا که پندارد که صحت یافته ست ** پرتو مرهم بر آن جا تافته ست‌‌
  • هین ز مرهم سر مکش ای پشت ریش ** و آن ز پرتو دان مدان از اصل خویش‌‌
  • مرتد شدن کاتب وحی به سبب آن که پرتو وحی بر او زد آن آیت را پیش از پیغامبر صلی الله علیه و اله بخواند گفت پس من هم محل وحیم‌‌
  • پیش از عثمان یکی نساخ بود ** کاو به نسخ وحی جدی می‌‌نمود
  • چون نبی از وحی فرمودی سبق ** او همان را وانبشتی بر ورق‌‌
  • پرتو آن وحی بر وی تافتی ** او درون خویش حکمت یافتی‌‌ 3230
  • عین آن حکمت بفرمودی رسول ** زین قدر گمراه شد آن بو الفضول‌‌