English    Türkçe    فارسی   

1
3242-3251

  • گفت اغلالا فهم به مقمحون ** نیست آن اغلال بر ما از برون‌‌
  • خلفهم سدا فأغشیناهم ** می‌‌نبیند بند را پیش و پس او
  • رنگ صحرا دارد آن سدی که خاست ** او نمی‌‌داند که آن سد قضاست‌‌
  • شاهد تو سد روی شاهد است ** مرشد تو سد گفت مرشد است‌‌ 3245
  • ای بسا کفار را سودای دین ** بندشان ناموس و کبر آن و این‌‌
  • بند پنهان لیک از آهن بتر ** بند آهن را کند پاره تبر
  • بند آهن را توان کردن جدا ** بند غیبی را نداند کس دوا
  • مرد را زنبور اگر نیشی زند ** طبع او آن لحظه بر دفعی تند
  • زخم نیش اما چو از هستی تست ** غم قوی باشد نگردد درد سست‌‌ 3250
  • شرح این از سینه بیرون می‌‌جهد ** لیک می‌‌ترسم که نومیدی دهد