English    Türkçe    فارسی   

1
3316-3325

  • گر چه خر را دانش زاجر نبود ** هیچ معذورش نمی‌‌دارد ودود
  • پس چو وحشی شد از آن دم آدمی ** کی بود معذور ای یار سمی‌‌
  • لاجرم کفار را شد خون مباح ** همچو وحشی پیش نشاب و رماح‌‌
  • جفت و فرزندانشان جمله سبیل ** ز آنکه بی‌‌عقلند و مردود و ذلیل‌‌
  • باز عقلی کاو رمد از عقل عقل ** کرد از عقلی به حیوانات نقل‌‌ 3320
  • اعتماد کردن هاروت و ماروت بر عصمت خویش و آمیزی اهل دنیا خواستن و در فتنه افتادن‌‌
  • همچو هاروت و چو ماروت شهیر ** از بطر خوردند زهر آلود تیر
  • اعتمادی بودشان بر قدس خویش ** چیست بر شیر اعتماد گاومیش‌‌
  • گر چه او با شاخ صد چاره کند ** شاخ شاخش شیر نر پاره کند
  • گر شود پر شاخ همچون خار پشت ** شیر خواهد گاو را ناچار کشت‌‌
  • گر چه صرصر بس درختان می‌‌کند ** با گیاه تر وی احسان می‌‌کند 3325