English    Türkçe    فارسی   

1
338-347

  • او وزیری داشت گبر و عشوه‌‌ده ** کاو بر آب از مکر بر بستی گره‌‌
  • گفت ترسایان پناه جان کنند ** دین خود را از ملک پنهان کنند
  • کم کش ایشان را که کشتن سود نیست ** دین ندارد بوی، مشک و عود نیست‌‌ 340
  • سر پنهان است اندر صد غلاف ** ظاهرش با تست و باطن بر خلاف‌‌
  • شاه گفتش پس بگو تدبیر چیست ** چاره‌‌ی آن مکر و ان تزویر چیست‌‌
  • تا نماند در جهان نصرانیی ** نی هویدا دین و نی پنهانیی‌‌
  • گفت ای شه گوش و دستم را ببر ** بینی‌‌ام بشکاف و لب در حکم مر
  • بعد از آن در زیر دار آور مرا ** تا بخواهد یک شفاعت‌‌گر مرا 345
  • بر منادی گاه کن این کار تو ** بر سر راهی که باشد چار سو
  • آن گهم از خود بران تا شهر دور ** تا در اندازم در ایشان شر و شور
  • تلبیس وزیر با نصارا