English    Türkçe    فارسی   

1
3387-3396

  • او نشسته خوش که خدمت کرده‌‌ام ** حق همسایه به جا آورده‌‌ام‌‌
  • بهر خود او آتشی افروخته ست ** در دل رنجور و خود را سوخته ست‌‌
  • فاتقوا النار التی أوقدتم ** إنکم فی المعصیة ازددتم‌‌
  • گفت پیغمبر به یک صاحب ریا ** صل إنک لم تصل یا فتی‌‌ 3390
  • از برای چاره‌‌ی این خوفها ** آمد اندر هر نمازی اهدنا
  • کاین نمازم را میامیز ای خدا ** با نماز ضالین و اهل ریا
  • از قیاسی که بکرد آن کر گزین ** صحبت ده ساله باطل شد بدین‌‌
  • خاصه ای خواجه قیاس حس دون ** اندر آن وحیی که هست از حد فزون‌‌
  • گوش حس تو به حرف ار در خور است ** دان که گوش غیب گیر تو کر است‌‌ 3395
  • اول کسی که در مقابله‌‌ی نص قیاس آورد ابلیس بود
  • اول آن کس کاین قیاسکها نمود ** پیش انوار خدا ابلیس بود