English    Türkçe    فارسی   

1
3458-3467

  • گر ز نام و حرف خواهی بگذری ** پاک کن خود را ز خود هین یک سری‌‌
  • If thou wouldst pass beyond name and letter, oh, make thyself wholly purged of self.
  • همچو آهن ز آهنی بی‌‌رنگ شو ** در ریاضت آینه‌‌ی بی‌‌زنگ شو
  • Like (polished) iron, lose the ferruginous colour; become in thy ascetic discipline (like) a mirror without rust.
  • خویش را صافی کن از اوصاف خود ** تا ببینی ذات پاک صاف خود 3460
  • Make thyself pure from the attributes of self, that thou mayst behold thine own pure untarnished essence,
  • بینی اندر دل علوم انبیا ** بی‌‌کتاب و بی‌‌معید و اوستا
  • And behold within thy heart (all) the sciences of the prophets, without book and without preceptor and master.
  • گفت پیغمبر که هست از امتم ** کاو بود هم گوهر و هم همتم‌‌
  • The Prophet said, “Amongst my people are some who are one with me in nature and aspiration:
  • مر مرا ز آن نور بیند جانشان ** که من ایشان را همی‌‌بینم بدان‌‌
  • Their spirits behold me by the same light by which I am beholding them.”
  • بی‌‌صحیحین و احادیث و رواه ** بلکه اندر مشرب آب حیات‌‌
  • Without the two Sahíhs and Traditions and Traditionists; nay, (they behold him) in the place where they drink the Water of Life.
  • سر امسینا لکردیا بدان ** راز اصبحنا عرابیا بخوان‌‌ 3465
  • Know the secret of “In the evening I was a Kurd”; read the mystery of “In the morning I was an Arab.”
  • ور مثالی خواهی از علم نهان ** قصه گو از رومیان و چینیان‌‌
  • And if you desire a parable of the hidden knowledge, relate the story of the Greeks and the Chinese.
  • قصه‌‌ی مری کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی و صورتگری‌‌
  • The story of the contention between the Greeks and the Chinese in the art of painting and picturing.
  • چینیان گفتند ما نقاش‌‌تر ** رومیان گفتند ما را کر و فر
  • The Chinese said, “We are the better artists”; the Greeks said, “The (superiority in) power and excellence belongs to us.”