English    Türkçe    فارسی   

1
3520-3529

  • او مگر ینظر بنور الله بود ** کاندرون پوست او را ره بود 3520
  • اصل آب نطفه اسپید است و خوش ** لیک عکس جان رومی و حبش‌‌
  • می‌‌دهد رنگ احسن التقویم را ** تا به اسفل می‌‌برد این نیم را
  • این سخن پایان ندارد باز ران ** تا نمانیم از قطار کاروان‌‌
  • یوم تبیض و تسود وجوه ** ترک و هندو شهره گردد ز آن گروه‌‌
  • در رحم پیدا نباشد هند و ترک ** چون که زاید بیندش زار و سترگ‌‌ 3525
  • جمله را چون روز رستاخیز من ** فاش می‌‌بینم عیان از مرد و زن‌‌
  • هین بگویم یا فرو بندم نفس ** لب گزیدش مصطفی یعنی که بس‌‌
  • یا رسول الله بگویم سر حشر ** در جهان پیدا کنم امروز نشر
  • هل مرا تا پرده‌‌ها را بر درم ** تا چو خورشیدی بتابد گوهرم‌‌