English    Türkçe    فارسی   

1
356-365

  • جان دریغم نیست از عیسی و لیک ** واقفم بر علم دینش نیک نیک‌‌
  • حیف می‌‌آمد مرا کان دین پاک ** در میان جاهلان گردد هلاک‌‌
  • شکر ایزد را و عیسی را که ما ** گشته‌‌ایم آن کیش حق را رهنما
  • از جهود و از جهودی رسته‌‌ام ** تا به زناری میان را بسته‌‌ام‌‌
  • دور دور عیسی است ای مردمان ** بشنوید اسرار کیش او به جان‌‌ 360
  • کرد با وی شاه آن کاری که گفت ** خلق حیران مانده ز ان مکر نهفت‌‌
  • راند او را جانب نصرانیان ** کرد در دعوت شروع او بعد از آن‌‌
  • قبول کردن نصارا مکر وزیر را
  • صد هزاران مرد ترسا سوی او ** اندک اندک جمع شد در کوی او
  • او بیان می‌‌کرد با ایشان به راز ** سر انگلیون و زنار و نماز
  • او به ظاهر واعظ احکام بود ** لیک در باطن صفیر و دام بود 365