English    Türkçe    فارسی   

1
3856-3865

  • اعتراض او را رسد بر فعل خود ** ز آن که در قهر است و در لطف او احد
  • اندر این شهر حوادث میر اوست ** در ممالک مالک تدبیر اوست‌‌
  • آلت خود را اگر او بشکند ** آن شکسته گشته را نیکو کند
  • رمز ننسخ آیه او ننسها ** نأت خیرا در عقب می‌‌دان مها
  • هر شریعت را که حق منسوخ کرد ** او گیا برد و عوض آورد ورد 3860
  • شب کند منسوخ شغل روز را ** بین جمادی خرد افروز را
  • باز شب منسوخ شد از نور روز ** تا جمادی سوخت ز آن آتش فروز
  • گر چه ظلمت آمد آن نوم و سبات ** نی درون ظلمت است آب حیات‌‌
  • نی در آن ظلمت خردها تازه شد ** سکته‌‌ای سرمایه‌‌ی آوازه شد
  • که ز ضدها ضدها آمد پدید ** در سویدا روشنایی آفرید 3865