English    Türkçe    فارسی   

1
3968-3977

  • در نبی فرمود کای قوم یهود ** صادقان را مرگ باشد گنج و سود
  • همچنان که آرزوی سود هست ** آرزوی مرگ بردن ز آن به است‌‌
  • ای جهودان بهر ناموس کسان ** بگذرانید این تمنا بر زبان‌‌ 3970
  • یک جهودی این قدر زهره نداشت ** چون محمد این علم را بر فراشت‌‌
  • گفت اگر رانید این را بر زبان ** یک یهودی خود نماند در جهان‌‌
  • پس یهودان مال بردند و خراج ** که مکن رسوا تو ما را ای سراج‌‌
  • این سخن را نیست پایانی پدید ** دست با من ده چو چشمت دوست دید
  • گفتن امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه با قرین خود که چون خدو انداختی در روی من نفس من جنبید و اخلاص عمل نماند، مانع کشتن تو آن شد
  • گفت امیر المؤمنین با آن جوان ** که به هنگام نبرد ای پهلوان‌‌ 3975
  • چون خدو انداختی در روی من ** نفس جنبید و تبه شد خوی من‌‌
  • نیم بهر حق شد و نیمی هوا ** شرکت اندر کار حق نبود روا