English    Türkçe    فارسی   

1
421-430

  • ترکش عمرش تهی شد عمر رفت ** از دویدن در شکار سایه تفت‌‌
  • سایه‌‌ی یزدان چو باشد دایه‌‌اش ** وارهاند از خیال و سایه‌‌اش‌‌
  • سایه‌‌ی یزدان بود بنده‌‌ی خدا ** مرده او زین عالم و زنده‌‌ی خدا
  • دامن او گیر زودتر بی‌‌گمان ** تا رهی در دامن آخر زمان‌‌
  • کيف مد الظل نقش اولیاست ** کاو دلیل نور خورشید خداست‌‌ 425
  • اندر این وادی مرو بی‌‌این دلیل ** لا أحب الآفلین گو چون خلیل‌‌
  • رو ز سایه آفتابی را بیاب ** دامن شه شمس تبریزی بتاب‌‌
  • ره ندانی جانب این سور و عرس ** از ضیاء الحق حسام الدین بپرس‌‌
  • ور حسد گیرد ترا در ره گلو ** در حسد ابلیس را باشد غلو
  • کاو ز آدم ننگ دارد از حسد ** با سعادت جنگ دارد از حسد 430