English    Türkçe    فارسی   

1
551-560

  • خلق دیوانه شدند از شوق او ** از فراق حال و قال و ذوق او
  • لابه و زاری همی‌‌کردند و او ** از ریاضت گشته در خلوت دو تو
  • گفته ایشان نیست ما را بی‌‌تو نور ** بی‌‌عصا کش چون بود احوال کور
  • از سر اکرام و از بهر خدا ** بیش از این ما را مدار از خود جدا
  • ما چو طفلانیم و ما را دایه تو ** بر سر ما گستران آن سایه تو 555
  • گفت جانم از محبان دور نیست ** لیک بیرون آمدن دستور نیست‌‌
  • آن امیران در شفاعت آمدند ** و آن مریدان در شناعت آمدند
  • کاین چه بد بختی است ما را ای کریم ** از دل و دین مانده ما بی‌‌تو یتیم‌‌
  • تو بهانه می‌‌کنی و ما ز درد ** می‌‌زنیم از سوز دل دمهای سرد
  • ما به گفتار خوشت خو کرده‌‌ایم ** ما ز شیر حکمت تو خورده‌‌ایم‌‌ 560