English    Türkçe    فارسی   

1
560-569

  • ما به گفتار خوشت خو کرده‌‌ایم ** ما ز شیر حکمت تو خورده‌‌ایم‌‌ 560
  • الله الله این جفا با ما مکن ** خیر کن امروز را فردا مکن‌‌
  • می‌‌دهد دل مر ترا کاین بی‌‌دلان ** بی‌‌تو گردند آخر از بی‌‌حاصلان‌‌
  • جمله در خشکی چو ماهی می‌‌تپند ** آب را بگشا ز جو بر دار بند
  • ای که چون تو در زمانه نیست کس ** الله الله خلق را فریاد رس‌‌
  • دفع گفتن وزیر مریدان را
  • گفت هان ای سخرگان گفت‌‌وگو ** وعظ و گفتار زبان و گوش جو 565
  • پنبه اندر گوش حس دون کنید ** بند حس از چشم خود بیرون کنید
  • پنبه‌‌ی آن گوش سر گوش سر است ** تا نگردد این کر آن باطن کر است‌‌
  • بی‌‌حس و بی‌‌گوش و بی‌‌فکرت شوید ** تا خطاب ارجعی را بشنوید
  • تا به گفت‌‌وگوی بیداری دری ** تو ز گفت خواب بویی کی بری‌‌