English    Türkçe    فارسی   

1
63-72

  • گفت ای شه مژده حاجاتت رواست ** گر غریبی آیدت فردا ز ماست‌‌
  • چون که آید او حکیمی حاذق است ** صادقش دان که امین و صادق است‌‌
  • در علاجش سحر مطلق را ببین ** در مزاجش قدرت حق را ببین‌‌ 65
  • چون رسید آن وعده‌‌گاه و روز شد ** آفتاب از شرق، اختر سوز شد
  • بود اندر منظره شه منتظر ** تا ببیند آن چه بنمودند سر
  • دید شخصی فاضلی پر مایه‌‌ای ** آفتابی در میان سایه‌‌ای‌‌
  • می‌‌رسید از دور مانند هلال ** نیست بود و هست بر شکل خیال‌‌
  • نیست وش باشد خیال اندر روان ** تو جهانی بر خیالی بین روان‌‌ 70
  • بر خیالی صلح‌‌شان و جنگشان ** وز خیالی فخرشان و ننگشان‌‌
  • آن خیالاتی که دام اولیاست ** عکس مه رویان بستان خداست‌‌