English    Türkçe    فارسی   

1
650-659

  • و آن گهانی آن امیران را بخواند ** یک به یک تنها به هر یک حرف راند 650
  • گفت هر یک را به دین عیسوی ** نایب حق و خلیفه‌‌ی من توی‌‌
  • و آن امیران دگر اتباع تو ** کرد عیسی جمله را اشیاع تو
  • هر امیری کو کشید گردن بگیر ** یا بکش یا خود همی‌‌دارش اسیر
  • لیک تا من زنده‌‌ام این وامگو ** تا نمیرم این ریاست را مجو
  • تا نمیرم من تو این پیدا مکن ** دعوی شاهی و استیلا مکن‌‌ 655
  • اینک این طومار و احکام مسیح ** یک به یک بر خوان تو بر امت فصیح‌‌
  • هر امیری را چنین گفت او جدا ** نیست نایب جز تو در دین خدا
  • هر یکی را کرد او یک یک عزیز ** هر چه آن را گفت این را گفت نیز
  • هر یکی را او یکی طومار داد ** هر یکی ضد دگر بود المراد