English    Türkçe    فارسی   

1
661-670

  • حکم این طومار ضد حکم آن ** پیش از این کردیم این ضد را بیان‌‌
  • کشتن وزیر خویشتن را در خلوت
  • بعد از آن چل روز دیگر در ببست ** خویش کشت و از وجود خود برست‌‌
  • چون که خلق از مرگ او آگاه شد ** بر سر گورش قیامت‌‌گاه شد
  • خلق چندان جمع شد بر گور او ** موکنان جامه دران در شور او
  • کان عدد را هم خدا داند شمرد ** از عرب وز ترک و از رومی و کرد 665
  • خاک او کردند بر سرهای خویش ** درد او دیدند درمان جای خویش‌‌
  • آن خلایق بر سر گورش مهی ** کرده خون را از دو چشم خود رهی‌‌
  • طلب کردن امت عیسی علیه السلام از امرا که ولی عهد از شما کدام است
  • بعد ماهی خلق گفتند ای مهان ** از امیران کیست بر جایش نشان‌‌
  • تا به جای او شناسیمش امام ** دست و دامن را بدست او دهیم‌‌
  • چون که شد خورشید و ما را کرد داغ ** چاره نبود بر مقامش از چراغ‌‌ 670