English    Türkçe    فارسی   

1
665-674

  • کان عدد را هم خدا داند شمرد ** از عرب وز ترک و از رومی و کرد 665
  • خاک او کردند بر سرهای خویش ** درد او دیدند درمان جای خویش‌‌
  • آن خلایق بر سر گورش مهی ** کرده خون را از دو چشم خود رهی‌‌
  • طلب کردن امت عیسی علیه السلام از امرا که ولی عهد از شما کدام است
  • بعد ماهی خلق گفتند ای مهان ** از امیران کیست بر جایش نشان‌‌
  • تا به جای او شناسیمش امام ** دست و دامن را بدست او دهیم‌‌
  • چون که شد خورشید و ما را کرد داغ ** چاره نبود بر مقامش از چراغ‌‌ 670
  • چون که شد از پیش دیده وصل یار ** نایبی باید از او مان یادگار
  • چون که گل بگذشت و گلشن شد خراب ** بوی گل را از که یابیم از گلاب‌‌
  • چون خدا اندر نیاید در عیان ** نایب حق‌‌اند این پیغمبران‌‌
  • نه غلط گفتم که نایب با منوب ** گر دو پنداری قبیح آید نه خوب‌‌