English    Türkçe    فارسی   

1
74-83

  • شه به جای حاجبان واپیش رفت ** پیش آن مهمان غیب خویش رفت
  • هر دو بحری آشنا آموخته ** هر دو جان بی‌‌دوختن بر دوخته‌‌ 75
  • گفت معشوقم تو بوده ستی نه آن ** لیک کار از کار خیزد در جهان‌‌
  • ای مرا تو مصطفی من چون عمر ** از برای خدمتت بندم کمر
  • از خداوند ولی التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بی‌‌ادبی‌‌
  • از خدا جوییم توفیق ادب ** بی‌‌ادب محروم گشت از لطف رب‌‌
  • بی‌‌ادب تنها نه خود را داشت بد ** بلکه آتش در همه آفاق زد
  • مایده از آسمان در می‌‌رسید ** بی‌‌شری و بیع و بی‌‌گفت و شنید 80
  • در میان قوم موسی چند کس ** بی‌‌ادب گفتند کو سیر و عدس‌‌
  • منقطع شد خوان و نان از آسمان ** ماند رنج زرع و بیل و داسمان‌‌
  • باز عیسی چون شفاعت کرد، حق ** خوان فرستاد و غنیمت بر طبق‌‌